turk donyasi
زبان،تاریخ و فرهنگ مردم ترک
درباره وبلاگ


سلام به وبلاگ من خوش آمدید از اینکه به وبلاگ اینجانب سر میزنید خوشحالم. در ارائه و جمع آوری مطالب این وبلاگ سعی شده است مطالب مفید راجع به زبان ، فرهنگ و تاریخ مردم ترک از اکثر سایتها و وبلاگهای ایرانی و سایر کشورها به خصوص کشورهای ترک زبان دنیا استفاده شده است و در واقع گلچینی از مطالب سایت های مختلف است که در قالب یک وبلاگ جمع شده است. و سعی شده است با ارائه مطالب آموزش و همچنین لینک های مفید به یادگیران زبان ترکی کمکی کوچک کرده باشیم .خواهشمند است ما را از نظرات سازنده تان بی نصیب نفرمایید. ترکون دیلی تک سوگیلی ایستکلی دیل اولماز آیری دیله قاتسون بو اصیل دیل اصیل اولماز
نويسندگان

شاید تاکنون برایتان سوال پیش اومده که چرا طرز گفتار ترکیه یی ها با آذربایجانی ها وترکمنی ها تفاوت داره..اگه ریشه همه این تفاوتها را پیگیری کنیم در وحله اول به علت تاثیر فرهنگ غالب بر آن کشور است وبعد اختلاف در الفبا و طرز تلفظ حروفشان.مثلا ترک زبانان ایران در هر جمله حدودا ازچند واژه فارسی استفاده میکنند ولی ترک زبانان جمهوری آذربایجان شاید در گفتارشان از چند واژه روسی استفاده کنند.به همین صورت یک اختلاف جزیی در فهم این زبان پیش میاد .

در ترکی استانبولی فرق اساسی در تلفظ لغات میباشد واین برگرفته از تلفظ در بعضی از حروف الفبایش میباشد.

مثلا حرف( ğ) در ترکی آذری فقط (غ) تلفظ میشه ولی در ترکی استانبولی بجز(غ) حرف ( ی--ئ) هم تلفظ میشه.یا حرف (h) در ترکی استانبولی هم (ح--ه) و هم (خ) تلفظ میشه ولی در ترکی آذری فقط (ح-- ه) تلفظ میشه و برای حرف (خ) از (x) استفاده میکنند.

در ترکی استانبولی حرف (e) هم فتحه و هم کسره تلفظ میشه ولی در ترکی آذربایجانی فقط کسره تلفظ میشه و برای فتحه از(Ə) استفاده میکنند.

*تفاوت بعدی در شکل ضمیر(من) است که (بن) تلفظ میشه.

*تفاوت بعدی در صرف افعال در حالت(زمان حال استمراری) است:

در ترکی آذری: (مکده) یا (ماقدا) به بن فعل اضافه میشه:

گلمه کده یم:gəlməkdəyəm :دارم می آیم.

در ترکی استانبولی (یور) به بن فعل اضافه میشه:

گلی یوروم: gelıyorum : دارم می آیم.

***تفاوت دیگه ای فکرنکنم تودستورزبانش داشته باشه ولی در اسامی وسایل ومیوه ها وایام هفته و.....بازهم تفاوت دارند.

*نکته: در ترکی استانبولی حرف (ک) در پایان کلمات محکم تلفظ میشه ولی در ترکی آذربایجانی خیلی سبک تلفظ میشه ودر بعضی موارد بصورت (ه) تلفظ میشه.

* ترکی ترکمنی تفاوت زیادی با ترکی استانبولی نداره از لحاظ لغات ولی الفبای منحصربه فرد خودشو داره.الفبای زبان ترکمنی چندین حرف بیشتر از الفبای لاتین آذری ویا الفبای لاتین ترکی استانبولی دارد که این شکل از الفبا به راحت تر نوشتن وسریعتر یادگرفتن این زبان برای غیر ترک زبانان کمک شایانی کرده است.این الفبا تا چند سال پیش در اینترنت با مشکل تایپ مواجه بود که خوشبختانه ترکمن زبانان شجاع وتیزهوش بالاخره فونت ترکمنی را تکمیل وبه شبکه اینترنت عرضه کردند.

شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, :: 11:48 :: نويسنده : داوود بدرزاده

زبان سند هویت هر ملتی است . سندی که اثبات آن تبلور ذات هر خلقی است. در واقع موجودیت هر ملتی در این کره خاکی نشانگر حضور زبانی اوست. زبانی که مورد تکلم واقع می شود از طریق اصوات، هجاها و آثار مکتوب سند زنده ای بر جای می- گذارد، سندی که جزیی از میراث بشری است و بر همه انسانهای فکور است که از موجودیت ، حق حیات و فضای تنفسی آن زبان در ابعاد گوناگون مدافعه نمایند. این سند در وجود فیزیکی و آثار معنوی میلیونها انسانی حک شده که به آن زبان سخن میگویند.بنابراین رسمیت هر زبانی را نه حاکمان، بلکه خود ملتی که به آن زبان لب می گشایند، تعیین می کنند. پس به سخنی، هر زبان برای ملت صاحب زبان رسمی است. زبان ضمنا آ ئینه ای است که هر ملتی خود را، در گذرگاه تاریخ، در آن مشاهده می کند. این سند زنده در آئینه تاریخ جهان می درخشد هر چند که عده ای بخواهند این سند و این آئینه را مخدوش و تیره ببینند.

زبان هیچ ملتی در عرف بین الملل نیازی به اثبات ندارد، بزرگترین دلیل وجودی هر زبانی حضور ملتی است که به آن زبان تکلم می کنند و با این طریق کاروان تمدن بشری را غنا می بخشند، خواه این متکلمین زبانی میلیونی باشد یا کمتر. کمیت در عرصه موجودیت زبانی زیاد مورد اختلاف نیست. زبان ها با تفاوتهای خویش موزائیک زیبائی از ملل و نحل در جهان پدید آورده اند، جهانی که در مواردی قدرتمندان بر آن شده اند این سند هویت و این آئینه زلال بشری را مکدر کنند. برای مثال خواندن" کتاب کوچه" اثر زنده یاد شاملو، نوعی گردشی است در قلمرو مردمی که به فارسی دری صحبت می کنند، هر چند که خود استاد فقید ریشه ترکی داشته باشند. .و با مطالعه اشعار نسیمی و اثر ماندگار شهریار، حیدر بابایه سلام، نیز خواننده در مسیر رودخانه ای سیر می کند که روح و روان مردم ترک آذربایجان را به تصویر می کشد.زبانی که نه فقط کدهای بیجان و حرفهای قراردادی الفبا، که روح و روان مردمی را در یک مقطع تاریخی نشان می دهد. این همان زبانی است که من با آن بزرگ شده ام، زبانی که ترنم کننده آمال و آرزوهای یک ملت اصیل است.با این وجود، ما مشاهده می کنیم که در عرصه قدرت و حکومت در مواردی تلاش می شود که فرهنگ و زبان ملتی به سخره گرفته شود و به سخن قالتونگ(Galtung 1)ف معنا و مفهوم زبان ملتی توسط حاکمان معنی شود و تعریف گردد نه خود مردم". و این اوج فاجعه است که دیگران بر ملتی خیر و شر تعیین کنند که به سخن روان شناسان نوعی" آگاهی یا وجدان استعمارشده" در ملتی پدید آورند.(2) به این صورت، برای مثال، در شهری که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد و مردم قرنهاست به زبان ، در این مورد، ترکی آذربایجانی ، صحبت می کنند، کتابخانه اش قفسه ای از کتابهای ترکی آذربایجانی نداشته باشد و یا در دادگاههایش زنان و مردان و شهروندانش نتوانند به زبان خود از خود دفاع کنند. این همان " آگاهی استعمار شده" است. اینجا ملتی است که نفوذ(Penetration) زبان بیگانه یا حاکم سبب شده که ملیت خود را تسلیم دیگران نماید که به این حالت" submissiveness" یا تسلیم بی قید وشرط گفته می شود. این حالت روانی اگر ادامه پیدا کند نوعی" تخریب روانی" برای ملتی پدید می آورد. خوب این زبان چیست و زبان چه جایگاهی در جامعه بشری دارد و زبان ترکی آذریایجانی از کجا سرچشمه گرفته است. اما قبل از همه، .در همین ابتدا باید به فهرستی از فاکتها و حقایق اشاره شود تا خواننده دقیق با برخی از بد یهییات زبانشناسی آشنا شود.

...بقیه در ادامه مطلب ..



ادامه مطلب ...
شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, :: 11:41 :: نويسنده : داوود بدرزاده

آ : آنا، آتا، آت، آلما، آغ، آلا، آچار،

A : Ana, Ata, At, Alma, Açar

ب : باش، بالیق، بیجه (حبه انگور)، بیر، بئش، بیلدیرجین

B : Baş,Balıq, Bicə, bir, beş,Bildircin

ج : جئیران، جوجه، جار، جان

C: Ceyran, Cücə, Car, Can

چ: چای، چوخ، چئوین، چؤپ

Ç: Çay, Çox, Çevin, Çöp

د: دیل، دیش، دوز، دیش* (خارج)

* Diş (دندان) با "i" اینجه نوشته می شود و Dış (خارج) با "ı" قالین

D: Dil, Diş,Duz, Dəri, Dış

ا: ائلچی (سفیر، خواستگار)، ائلجی (ائلجک) ائششی (ائششک) ائریش (ضروف)

E: Elçi, Elcəy (Elcək),Eşşəy (Eşşək),Eriş

ا: اترک، اریک (زرد آلو)، اکبر،

Ə: Ətrek, Ərik, Əkbər

ف: فاتما (فاطمه)، فیل، فاروج

F: Fatma, Fil, Faruc

گ: گؤز، گؤل (حوض، دریاچه)، گه لین*، گریوان

* خوراساندا گئلین ده دئییر لر

G: Göz, Göl, Gəlin, Gərivan

Xorasanda gelin də deyerlər

حرف "غ Ğ" در اول کلمات نمی آید

غ: داغ، باغ، آغ، چاغ (زمان) چاغداش (مدرن امروزی)

Ğ: Dağ, Bağ, Ağ, Çağ, Çağdaş

ح، ه: هؤل (خیس، نم لی)، هه (بلی)، هشترخان (بوقلمون)، هاجار (هاجر)

H: Höl, Hə,Həştərxan,Hacar

خ : خوراسان، خان، خاتین، خبر

X: Xorasan, Xan, Xatın, xəbər

ای‍ قالین: به غیر چند کلمه مانند ایلیق (آب نه سرد و نه گرم) بیشتر در وسط کلمات و آخر می آید، خاتین، آیدین (آد و روشنفکر) آیدینلار (روشنفکران)، باجی (خواهر)

I: ILIQ, Xatın, Aydın, Aydınlar, Bacı

ای‍ اینجه: ایش، ایران، ایل، ایز (رد)

İ: İş, İran, İl, İz

ژ*: ژورنال،مجله و ژورنال در زبان ترکی: "درگی"

*حرف (ژ) اصلیت ترکی ندارند و از زبانهای دیگر وارد شده است.

J:Jurnal

ک: کؤمک، کؤک*(ریشه)،کیچیک، کیم لیک (شناسنامه)

*ترکهای خراسان به ریشه بوته ها "کؤک" و به ریشه درختان "جئلله" می گویند.

K :Kömək, Kök, Kiçik. Kimlik

ق: قارداش، قاش، قامیش (قمیش*)، قارتال

* بئله دئییلیر "قمیش"، بئله یازیلیر "قامیش"

Q: Qardaş, Qaş, Qamış, Qartal

ل: لوشو، لوت، لیلا

L: Lüşü, Lüt, Leyla

م : مارال، موجو، مین (مینگ)، میجیری (جعبه آرایش)

M: Maral, Mücü, Min(Ming), Miciri

ن : ناغارا، ناچاغ (مریض)، نرگیز (نرکس)

N: Nağara Naçağ Nərgiz

او: اوراغ، اون (ده)، اوغلاق، اوغلان، اویون (بازی)

O: Orağ, On, Oğlaq , Oğlan, Oyun

اؤ: اؤردک،اؤپمک، اؤلوم (مردن)

Ö: Ördək Öpmək Ölüm

پ: پیشیک، پوچچاق (پوست خربزه و هندوانه)، پیس، پهل، پالچیق (پالچیغ)

P: Pişik, Poççaq, Pis,Pəl, Palçıq - Palçığ

ر*: بیر، رحیم، برک (سفت)

R: Bir, Rəhim, Bərk

* حرف (ر) در اول کلمات ترکی نمی آید و برای همین در زبان ترکی، "روس" می شود "اوروس" و کلماتی که حرف اول آنها (ر) باشد اصالت ترکی ندارند.

س: سو، سوت، سورو، سورو (سئوال)

S: Su, Süt, Sürü, Soru

ش: شیش (سیخ کباب)، شارشاری (آبشار)، شارت (لاف)

Ş: Şiş, Şarşarı, Şart

ت : تولکو، توخلی تای (شتر مرغ)، تانری* (الله)، تورک

*در برخی از مناطق خوراسان "تانقیری" می گویند.

T: Tülkü, Toxlıtay, Tanrı, Türk

او : اون (آرد)، اولدوز (ستاره)، اولوس (ملت)، اوجوز (ارزان)

U: Un, Ulduz, Ulus, Ucuz

او : اوز (صورت)، اوزوم (انگور)، اوچ (۳)، اوزمک (شنا کردن)

Ü: Üz, Üzüm, Üç, Üzmək

و : وورماق (زدن)، وئرگی (مالیات)، وکیل، وئرمک* (دادن)

در خوراسان بئرمک نیز می گویند.

V: Vurmaq, Vergi, Vəkil, Vermek

ی: یاغ، یاخشی، یالان، یارا (زخم)

Y: Yğ, Yaxşı, Yalan, Yara

ز، ذ، ض، ظ : زیبیل، زور، زنگ، زیتون

Z: Zibil, Zor Zəng, Zeytun

شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, :: 11:28 :: نويسنده : داوود بدرزاده

همان طوری که میدانید ما در کشوری زندگی می کنیم که با همه ادعاهایش با نام اسلام هنوز نتوانسته است که مساوات را در بین مردمان مختلف این کشور برقرار کند و همیشه تبعیض در این حکومت بوده وهست.و در این میان فارسی بعنوان یک زبان حاکم بر قومیتهای دیگر بوده و این زبان یا به قول سازمان یونسکو لهجه دست چندم و از رده خارج را به عرش رسانیده اند. ( سازمان یونسکو فارسی رابه عنوان لهجه 27 عربی معرفی کرده و تا به امروز فارسی را به عنوان یک زبان به رسمیت نشناخته است ) و زبانهای دیگر همچون ترکی را که قدمت و قدرت آن خیلی بیشتر و فراتر از فارسی هست را محکوم کرده اند و آموختن زبان مادری را که حق مسلم هر فردی در هر نقطه دنیا هست را از ما دریغ کرده اند.و ما هم اکنون به زبان ترکی حرف میزنیم و به فارسی مینویسیم.و این یعنی فاجعه و مرگ تدریجی زبان و فرهنگ ما.ما متعلق به ملت بزرگی هستیم که به آن ملت ترک میگویند،و تا زمانی به ما ترک خواهند گفت که به زبان ترکی حرف بزنیم.و مسلما به فرد ترکی که فارسی حرف بزند،ترک نخواهند گفت.شوونیسم فارس همیشه با نسبت دادن القاب زشت به قومیتهای دیگر کوشیده است تا ما هویتمان را رد کرده و فرهنگ و زبانمان را عوض کنیم.و فارس بودن را افتخار بزرگی بدانیم،که در این راه نیز تا حدی موفق بوده اند.ولی اگر ما خودمان،فرهنگمان،و ملیتمان را بشناسیم آنموقع به خودمان و زبانمان افتخار خواهیم کرد.چون زبان ترکی زبانی هست که قدمت آن خیلی بیشتر از فارسی بوده و یک زبان اصیل است و نه یک زبانی که از یک زبان دیگر منشا گرفته باشد.زبان ترکی ناب بوده و زیر مجموعه هیچ زبانی نیست.و فرهنگ ما هم خیلی فراتر از دیگر فرهنگهاست.و قدمت ما هم بسیار دور است.و خاکی که ما درآنیم هزاران سال پیش از میلاد مسیح نیز مال ما بوده و هست و خواهد بود.پس بر ما واجب است که زبانمان را یاد گرفته و بر آن قدر نهیم.و نگذاریم فرزندانمان هم مثل ما بیسواد بمانند.آری بیسواد.کسی که نتواند به زبان مادریش بنویسد و بخواند بیسواد است.و زبان هرکس به درد خودش می خورد. برای اینکه فرق زبان و فرهنگمان را با فارسی مقایسه کنم به این دو جمله اکتفا میکنم که، یک : تعداد افعال در زبان ترکی در حدود بیست و چهارهزار و در فارسی پنج هزار عدد میباشد.و دوم : اگر به کلماتی مثل قاشق، بشقاب، قابلمه، توجه کنید حتما در میابید که زمانی که فارسها با دستهایشان غذا میخوردند.ترکها از این وسایل استفاده مینمودند و با توجه به ترکی بودن این لغات در می یابیم که این وسایل از ترکها به فارسها رسیده است.و اگر امروز آنها به ما القابی را نسبت میدهند.اگر در باره ما و خودشان مطالعه کنند درمی یابند که خودشانند نه ما.پس بیایید به ترک بودنمان افتخار کنیم .سخن من با آن عده از کسایی است که نفهمیده و ندانسته قضاوت می کنند . و اما از این حرفها که بگذریم .من در این صفحه سعی خواهم کرد که تا حد مقدور شما را با زبان ترکی آشنا کنم .و لااقل آنهایی که نمیتوانند به این زبان بنویسند و بخوانند، بتوانند. زبان ترکی در رده گروهبندی زبانها جزو دسته اورال آلتاییک بوده و از زبانهای التصاقی یا پسوندی است.یعنی با اضافه شدن یک پسوند به یک کلمه کلمه جدیدی به وجود می آید. وپیشوند و میانوند در این زبان به ندرت دیده میشود.و در این زبان همه افعال با قاعده بوده و فقط یک فعل بی قاعده وجود دارد ( فعل ایمک به معنی بودن ) که آنهم در ترکی امروزی کاربرد ندارد .یعنی اینکه ریشه فعل ثابت بوده و در زمانهای مختلف ریشه تغییر نمی کند.این زبان در بین ترکهای دیگر کشورها همچون ترکیه و آذربایجان با حروف لاتین نوشته میشود

....بقیه در ادامه مطلب...



ادامه مطلب ...
شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, :: 11:23 :: نويسنده : داوود بدرزاده

آموختن زبان شيرين تركي خيلي آسان است
زبان تركي يكي از زبانهايي است كه علاوه بر ايران در چندين كشور دنيا از جمله تركيه, جمهوري آذربايجان, بيشتر جمهوري هاي قفقاز و حتي در چندين كشور اروپايي مانند آلمان, فرانسه و ... به عنوان يكي از زبانهاي مطرح كاربرد دارد زيرا در آن كشورها تعداد زيادي ترك به عنوان اقليت قابل توجه زندگي مي كنند كه داراي حق و حقوق فرهنگي خود مي باشند. علاوه بر آن با توجه به اينكه تمامي افعال زبان تركي از يك قاعده واحد تبعيت مي كنند و داراي ريشه هستند بنابراين هم ياد گرفتن آن آسان است و از سوي ديگر با يادگرفتن يك لهجه از زيان تركي قادر خواهيد بود با افرادي كه به لهجه هاي مختلف تركي صحبت مي كنند ارتباط برقرار كنيد. بنابر اين در اين سايت آنچه كه براي يك شخص براي برقراري ارتباط و انجام امور روزمره به زبان تركي لازم است, در قالب درس هاي مختلف آورده خواهد شد. اميد كه در اين زمينه موفقيت هايي حاصل گردد.
درس 1 (اعداد)
اعداد در تركي از يك قاعده خاصي پيروي مي كند كه يادگيري آن را آسان مي كند. شما ابتدا اعداد زير را به خاطر بسپاريد:
1= بير 2= ايكي 3= اوچ 4= دؤرد 5= بئش 6= آلتي 7= يئددي 8= سگگيز 9= دوققوز
10= اون 20= ايييرمي 30= اوتوز 40= قيرخ 50= اَللي 60= آتميش 70= يئتميش 80= هشتاد 90= دوخسان 100= يوز 200= ايكي يوز 300= اوچ يوز 400=دؤرد يوز و الي آخر 1000= مين 1000000= ميليون 1000000000= ميليارد
حالا كه اين اعداد را به خاطر سپرديد (سطر اول اعداد از 1 تا 9 و سطر دوم اعداد ده تا ميليارد)
اكنون شما مي توانيد با اضافه كردن اعداد به همديگر, عدد مورد نظر خود را بسازيد به عنوان مثال براي ساختن عدد 11 شما فقط عدد 10 و 1 را يكجا مي آوريد. به مثالهاي بيشتر توجه كنيد:
21= ايييرمي بير 32= اوتوز ايكي 105= يوز بئش 1002= مين ايكي 2004= ايكي مين دؤرد
اكنون شما شيوه شمارش در تركي را ياد گرفتيد. اين مهم را به شما تبريك مي گويم. ساغ اول
منتظر درس بعدي باشيد كه در مورد تعارفات روزمره خواهد بود.
....بقیه در ادامه مطلب.



ادامه مطلب ...

زبان ترکی(زبان التصاقی) باستانی ترین و یکی از پرنفوذترین زبانهای دنیا می باشد و دارای ویژگی های منحصر به فردی است که آن را از سایر زبانهای دنیا متما ی می کند . زبانهای التصاقی باستانی از حد تصورند و جمعیتی عظیم را درآسیا، آفریقا، اروپا، اقیانوسیه و آمریکا را تشکیل می دهند.التصاق زبانها (زبان ترکی باستان) در اثر مهاجرتهای تاریخی در سایر نقا ط دنیا این زبان را منتشر نمودند و حتی با عبور از مشرق زمین به امریک ا رفته و تمدن بومی اصیل آمریکایی قبل از اروپائیان را بنیان گذاری نمودند که غالبا از آنها به عنوان سرخ پوستان یاد می شود و به گفته ی محققین آمریکایی و اروپایی 80% نامهای مناطق آلاسکای کنونی ترکی می باشد .

کتاب تاریخ زبانهای دیرین ایران


چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 14:16 :: نويسنده : داوود بدرزاده

از شگفتی های زبان ترکی همین بس که ...


اندامها در زبان ترکی بر اساس یک حرف واحد نام گذاری شده اند :

دیل(زبان)،دوداق(لب)،داماق(کام)،دیش(دندان)،دیمدیک(منقار)،همگی باحرف"دال"شروع میشوند.

هر اندامی که از بدن خارج شده با حرف ق شروع میشود:

قیچ( پا) قول(دست) قاناد( بال) قویروق(دم) قارون(شکم) قولاخ(گوش)

اندامهای چشم با گاف شروع می شوند:

گــُز(چشم) گاش(ابرو) گیله( عنبیه) گیرپیک(مژه)

از بالای سر تا کمر با ب شروع میشوند:

باش(سر)،بورنوز( شاخ)،بویون(گردن)، بِئل (کمر)، بوخون(پشت)، بویرَک(قلوه)،بوارساخ (روده)

شاید حتی بورک(کلاه) و باشماق(کفش) که در هر دو سوی بدن ما رامیپوشانند از روی انتخاب بوده و یا هر اندام تیز با زاویه بدن مثل دیرناق(ناخن)،دیز(زانو) دیرسک(آرنج) دابان(پاشنه) که با د شروع شده اند.

دراکثر تقویم های محلی ـ آذربایجانی این نامها قید شده است

 

فروردین: آغلار گولر / اردیبهشت: گولن آی / خرداد: قیزاران آی / تیــــــــر: قورا پیشیرن / مرداد : قویروق دوغان / شهریور: زومارآیی / مهــــــر: خزل آیـــی / آبــــــان: قیرؤو آیی / آ ذر: آذر / د ی :
اوغلاقبهمـن: دوندوران آی / اسفند: بایرام آیی


فصل ها در این زبان به ترتیب یاز (بهار)، یای (تابستان)، پائیز (پاییز) و قئش (زمستان) نامیده می شوند.
 


هفته = یئددیجه /
yeddicə

شنبه = یئللی گون / yelli
gün

یكشنبه = سود گونو / süd
günü

دوشنبه = دوز گونو / duz
günü

سه شنبه = آرا گون / ara
gün

چهارشنبه = اود گونو / od
günü

پنجشنبه = سو گونو / su
günü

جمعه = آینی گونو / aynı
gün

به نظر شما این گونه نامگذاری برای ماههای آذربایجانی مناسب است آیا می تواند از کلمه های بهتر ، کوتاهتر و روان و علمی تورکی که مناسب شرایط آب و هوای استفاده کرد . من خودم رشته ای ادبیات خوانده ام و کلمه ها مناسب ولی میخواستم نظر دوستان را بدانم منتظر نظرات شما هستیم. اعتقاد دارم برخی کلمه ها مناسب نسیتند. در صورت نیاز بعدا کلمه های پیشنهادی برای ماههای و روزهای آذربایجانی را خواهم گفت .

چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 14:0 :: نويسنده : داوود بدرزاده

حضور و تاثیر زبان ترکی بر دیگر زبان ها

 

یکی از بحث های بسیار مهم مرتبط با زبان ترکی حضور و
تاثیرات این زبان در زبانهای دیگر است . چرا و چگونه زبان ترکی در زبان های دیگر
حضور دارد و در آنها نقش / دخالت و تاثیرات عمیق ریشه ای و بنیادین گذاشته است. علت
چیست؟تسلط زبان ترکی بر زبان های دیگر اولا از منظر ساختار / فرمول/ قواعد/ افعال /
تیب/ سیستم / فنوتیب/ ژنوتیب/مورفولوژی/فنوتیک و سایر قدرتها و خصوصیات ذاتی این
زبان قابل بررسی است. ثانیا تسلط و یا شرایط جغرافیایی / تاریخی / علمی/ عقلی/
مدنی/ فرهنگی/ اعتقادی/ فکری و ... ترکها و زبان ترکی برخی از دیگر دلایل این امر
می باشد.

 
حضور کلمات خارجی در یک زبان سند و ردو بایی از خالق یا کاشف آن
جنبه از تفکر / تمدن/ فرهنگ/ اخلاق/ خوبی/ بدی / انسانیت یا ضد انسانیتی است که در
زبان مبدا به وجود آمده است و می تواند نشانگر تسلط/ قدرت/ زیبایی/ جذبه/ دقت/
فصاحت / فقدان / خلاء و یا مطلوبیت ظاهر و باطن آن لغت خارجی در زبان مقصد باشد.
تعامل و تاثیرات زبان /فرهنگ و تفکر ترک در اکثر اقوام ملل و زبانهای آسیا و اروبا
در کمیت ها و کیفیت های مختلف دیده می شود و از شرق و کره/ چین/هند/ ایران / اعراب
/ روسیه / اسلاو تا یونان / روم لاتین / و ژرمن وجود دارد و خود گویای اصالت /
قدمت/ تمدن و فرهنگ /تفکر و زبان ترک است.لغات بسوندها و سایر اجزاء ترکی حاضر در
زبانهای دیگر دارای شناسنامه / ریشه / و به راحتی قابل ردیابی هستند چون قوانین و
اصول حاکم بر زبان ترکی فورمولیزه سیستماتیک و مختص می باشد. تاثیر ترکی بر تاجیکی
یا فارسی قبل از هر چیز بسیار جالب است. اولا گرامر تاجیکی یا فارسی را از سیستم
هند و اروبایی خارج ساخته است یعنی فعل را به انتهای جمله برده است و مکان /مفعول/
قید/و متمم را نیز به هم ریخته است ثانیا لغات بسیاری را به تاجیکی وام داده است
ثالثا بسوندهای بسیاری را در مورفولوژی فارسی یا تاجیکی وارد کرده است نظیر :ان ،
سان ،سا،ک،ق،خ،ش،الف،مان/من/مند،تک،آنه،لو،چی،مه، چه،ر،لاق/ لاخ،داش،قی،نگ
،چ،غ....


بعلاوه لغات /ضرب المثل ها/ کنایات/ استعارات / بسیاری از طریق گرته
برداری و ترجمه ی لغت به لغت از ترکی وارد فارسی شده است. امثال و حکم و لغت نامه
ی دهخدا از مصادیق این جریان است و بسیاری از این ترجمه ها تحریفی از اصل ترکی است.
مثلا « مسجد کبود » و « دریای سیاه» نمی تواند معنی درست « گؤی مچچید» و « قارا
دنگیز » باشد چون رنگهای یاد شده ترکی در این اسامی دارای مفاهیم اعتقادی و جهت نیز
هستند و یا از دئوه قوشو/ دمیریولو/ یئر آلما و سیغیر دیلی به ترتیب شتر مرغ راه
آهن سیب زمینی و گاو زبان پدید امده. در ادامه کلمات ترکی مصطلح در تاجیکی (فارسی)
را به شکلی که در تاجیکی / فارسی رایج است خواهیم نوشت . در ترکی تلفظ و بطبع ظاهر
کلمه متفاوت است و چون در فارسی قانون صداو نیز برخی صداهای ترکی وجود ندارد لاجرم
ظاهر کلمه به هم می ریزد. برای مثال به شکل اصلی چند کلمه ترکی دقت کنید: یورغا
=یورغه ، قاتیر=قاطر، چالیش = چالش، قونچا=غنچه، قولو= قلی، یاراق= یراق،یاغما=
یغما، قیرمیزی= قرمز، قارامان=قهرمان، گولله= گلوله، توفنگ= تفنگ، به ی = بیگ،
ساندیق = صندوق، قوْوورما= قورمه، تاباق=طبقه و بایلا= بیاله.‍


در اینجا ما به اشکالی از فرهنگ و تمدن ترک اشاره خواهیم کرد که
همراه با نامشان بر ایران و بعضا تا هندو چین تاثیر گذاشته است.


ابتدا لباسها و اصطلاحات مربوطه همراه با نامشان ، که ترکها به
دیگران آموختند: کت،شلوار،شال، آرخالق ، قبا ، چادر، تومان ، سارق ، چارق، بالتار،
بالتو ، چکمه ،کباچه،چارقد، چاقچور ، تور،جوراب ، لچک،چوقا/ جوخه، چتر،آستر،آستین ،
چاک ،چین ، یقه ،کر، دکمه ،سنجاق ، منجق و لوازم جانبی لباس مانند قیچی و اطو(از
فعل اوتمک به معنی اطو کردن کز دادن ). در نتیجه حفریات قرن 19 خدمات ارزنده ی
ترکان ایغور به عالم بشریت از قبیل خانه سازی اختراع چرتکه مجسمه سازی لباس نقاشی
و اشیاء خانگی اروبایی ها را شیفته کرد نقاشی های آبرنگ آنها تصویر لباسهای قرن 20
را به خاطر می آورد که در موزه های باریس برلین و لنین گراد حفظ شده است . فون
لوکوک مستشرق آلمانی می نویسد که نمونه ی لباسهای اروبایی در قرون وسطی و قرنهای
بعدی از ترکستان به اروبا آورده شده است. بروفسور
montandon استاد قوم شناسی دانشگاه باریس می نویسد کت و شلوار با حمله آتیلا
از ترکستان به چین و اروبا رسیده و کلاه قالباق یا بؤرک و چکمه با ترکان به ایران
آمده است..

آذوقه و غذای ترکی که همراه با نامشان وارد زبان و فرهنگ اقوام
ایرانی شده است :بلو / چلو/قیمه / قورمه / کباب /کنجه / شیشلیک / دولمه / آش /
سومو /کوماج / کوکا/ قوروت / آغوز دلمه /خامه / چاخیر/قیمیز و ملزمه غذا و غذا
خوری مانند :اجاق / قازان / قابلمه / قوری / قوطی / ساغر / بیاله / قمه / چاقو /
چنگال / قاشق / بشقاب / تابه و......

گفتنی است غذاهای ترکی به لحاظ تنوع به همراه غذاهای چینی و فرانسوی
در دنیا مقام اول را داراهستند.

خانواده ی دیگری از فرهنگ /هنر / تمدن و لغات ترکی دخیل در ایران
بدین صورت است :: قالی /گلیم / جاجیم / چووال / چنته / بقچه / بالاس / تشک / حوله /
فرچه / آینه و نیز تالار / دالان / خانه / خان / سکو / اتاق / دام / طبقه / طاق /
طاقچه / میز / چادر / چیق / آغل/ چراغ /ساروج / بلوک / کوی کوچه /و.... که خود
گویاتر از هر توضیحی در تائید / نفوذ و تاثیر این جنبه از هنر و تمدن ترک
است.

قالی بازیریک متعلق به سده ی 4 قبل از میلاد کهن ترین قالی گره دار
جهان به شمار می رودو از ناحیه ی آلتایی ترکستان که دارای گورهای تبه ای سکاهاست
کشف گردیده است. جالب است بدانید که در ایران تنها قالی قشقایی است که سبک (ایلمه
/گره)و برخی نقوش آن دقیقا مانند قالی بازیریک است. عجیب نیست اگر صنعت قالی در
ایران و جهان در انحصار ترکهاست چون این هنر در میان ترک ها دارای اصالت است. عالی
ترین و مشهورترین هنر قشقایی در دنیا قالی قشقایی است که از زیباترین قالی های
جهان به شمار می رود.

 
لغات و اصطلاحاتی مانند " توب / تفنگ / خمباره / قنداق / چخماق /
ماشه/ لول / میل / خان / گلنگدن / باروت / فشنگ / ساچمه / گلوله / بوکه / قطار و
...." ترکی هستند . بعلاوه به دلیل زبان حاکمیت ارتش جنگ و نظام بودن ترکی لغاتی
نظیر:چریک / داروغه / قراول / گزمه / بکچی / قابوچی / چاووش/ ساخلو / سان / قرق /
کشیک / باج / چباول / یغما / یاغی / سوخما و بیرق /برچم نیز ترکی هستند .و برخی
لغات و درجات نظامی که در زمان بهلوی از ترکی گرته برداری شده است :نظیر : گزمه=گشت
/ اون باشی = سر جوخه ، باش چاووش = سر گروهبان / یوز باشی = سروان/مینگ باشی =
سرهنگ

مفاهیم و لغات ترکی که مبین عناوین سیاسی /اجتماعی / حکومتی و نظایر
این هستند مانند :خاقان/ قاآن ،خان / شاه /کیخا /بیگ /کلانتر / سالار/ غلام/ نوکر/
چاکر/ چوبان/ بابا/ ننه/ آقا/ خانم/ خاتون / دایی/ بی بی /داداش وآبجی
......

خود لغت بول و واحد های بول ترکی نظیر تومان / قوروش / قران / شاهی و
قاز ...

لغات فنی و صنعتی ترکی نظیر تایر/ تسمه / تومار / آچار/ یراق / یدک
/ قایق /سورتمه / کابوت / قبان / چاب / چکش / برقو و یاتاقان و....

لغات هنری موسیقی و ساز های ترکی مانند :کوک / ساز / کرنا / سورنا /
باغلاما / تار / سیتار( ریشه ی این واژه کلمه ی سیت ترکی به معنای نور / آتش و
روح است ثانیا سه تار دارای چهار سیم است) چوگور ، قوبوز....

 
افعال و مصدر هایی مانند کؤچمک/ قابماک /چابماک / چاوماک / سورمک /
تؤکمک / تبمک/ توبتاماک / چالیشماک و.... در فارسی تبدیل به ریشه شده اند.

در بخشهای عظیمی از آسیا و ایران اسامی کوهها /رود ها/ دریا و دریاچه
ها و سایر مناطق جغرافیایی در حالت اورژینال و دست نخورده ترکی بوده و است. اما
قابل تامل و جالب اینجاست که در ایران اسامی حیوانات و گیاهان بسیاری نیز ترکی است
نظیر :مارال / جیران/ کل / لؤک / قوچ / دیلاق / قاطر / سونا / درنا / قوش / قارا
قوش / قرقی / قو/ قاز ،غاز/باز / دال /اردک / کرکس / بلدرچین / لک لک / قورباغه /
قزل آلا/اوزون بورون/ شغال/لاچین/قره غاز....

 

 


 

امضای کاربر : [right]من مدير سايت و انجمن

موضوعات
پيوندها